همسرم قصد داشت عکس عروسی مان را آتش بزند، با چاقو او را کشتم | البته پدرزنم هم بیتقصیر نبود
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۴۳۰۸۲
به گزارش همشهری آنلاین، مرد ۴۰ ساله که با تلاش کادر درمانی بیمارستان امام رضا (ع) از مرگ نجات یافته بود، در حالی که زنجیر پابندهای آهنیناش بر سنگ فرشهای شعبه ویژه پروندههای جنایی کشیده میشد مقابل قاضی محمود عارفیراد قرار گرفت تا به سوالات تخصصی وی درباره چگونگی وقوع این جنایت هولناک پاسخ دهد.
او پس از تفهیم اتهام ارتکاب قتل عمدی و در حالی که توصیه به راستگویی میشد ابتدا سعی کرد با حاشیهگویی و داستانسرایی چنین وانمود کند که به خاطر درگیری قبلی با پدرزنش قصد دفاع از خود را داشت، اما وقتی از نگاه قاضی فهمید که سخنانش اعتباری ندارد، بعد از لحظاتی سکوت برخی از زوایای پنهان این جنایت را فاش کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او که خود را «محمد – م» معرفی میکرد درباره آغاز اختلافات خانوادگی و ماجرای قتل ستاره در کنار جهیزیه گفت: حدود ۱۰ سال قبل بود که پای سفره عقد نشستم و زندگی مشترکم را آغاز کردم. در شروع زندگی روزگار خوبی داشتیم به طوری که تولد فرزندم نیز گرمای زندگی مشترکمان را مضاعف کرد اما بدبختیهای من از دخالتهای پدر زنم در زندگی ما آغاز شد به گونهای که همسرم نیز تحت تاثیر خانوادهاش بود. تا این که از چندین ماه قبل اختلافات ما شدت گرفت و همسرم سر ناسازگاری گذاشت و روزگار را به کام من تلخ کرد. از طرف دیگر من برای آن که او را به زندگی دلگرم کنم و به این اختلافات و ناسازگاریها پایان بدهم منزل بزرگی را در بولوار مجیدیه گرفتم وهمه لوازم زندگی را نیز تعویض کردم اما هیچ کدام از این کارها فایدهای نداشت و در نهایت همسرم از خرداد گذشته منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت. این درحالی بود که «ستاره» تحت تاثیر دخالتهای پدرش قرار داشت و کاری از دست من ساخته نبود. حتی چند ماه قبل با پدرزنم به خاطر همین دخالتها درگیر شدیم و با یکدیگر به نزاع پرداختیم.
پدر «ستاره» دوستانی داشت که همواره در اطرافش بودند و تنهایی به جایی نمیرفت در این گیرودار بود که ماجرای طلاق بسیار جدی تر از همیشه شد و من هم کینه پدرزنم را به دل گرفتم.
با آن که هیچگاه به جدایی از «ستاره» راضی نبودم اما دیگر چارهای نداشتم و همه راههای قانونی را طی کردم تا این که بالاخره آنها حکم استرداد جهیزیه را از دادگاه گرفتند و قرار بود صبح پنجشنبه گذشته او طبق «سیاهه» همه جهیزیهاش را تحویل بگیرد. آن روز طبق معمول پدر زنم به همراه دوستانش به منزل محل سکونتم در بولوار مجیدیه آمده بود تا در کنار خانوادهاش جهیزیه «ستاره» را تحویل بگیرند.
متهم این پرونده جنایی در ادامه اعترافاتش گفت: مامور انتظامی صورت جلسه تحویل جهیزیه را نوشت و آنها همه لوازم را بار کامیون کردند. این درحالی بود که من همچنان دل پردردی از پدر زنم داشتم و به خاطر درگیری احتمالی با او چاقویی را با خودم حمل میکردم که اگر بین ما نزاعی رخ داد با آن از خودم دفاع کنم!
متهم ۴۰ ساله که خود را لحاف دوز معرفی می کرد در ادامه اعترافاتش افزود: وقتی مامور انتظامی محل را ترک کرد هنوز برخی از لوازم جزئی منزل باقی مانده بود و «ستاره» به همراه مادر و خالهاش در واحد آپارتمانی مشغول جمعآوری این لوازم بودند که ناگهان بدون تفکر قبلی، خودم را به پذیرایی ساختمان رساندم.
در این لحظه همسرم عکس دو نفره عروسی را برداشت که روی شاسی چوبی خودنمایی میکرد. او با خشمی نهفته رو به مادرش کرد و گفت: «مادر کبریت را بده تا این عکس را آتش بزنم!» با شنیدن این جمله، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. در پذیرایی را قفل کردم و چاقو را از کنار ساق پایم بیرون کشیدم و بدون تامل به سمت همسرم هجوم بردم و بعد هم نفهمیدم چه میکنم به طوری که ضربات متعدد چاقو را بر نقاط مختلف بدنش فرود میآوردم!
(متهم به قتل) درباره ماجرای خودکشی نیز در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت: بعد از این ماجرا چاقو از دستم افتاد و مادر «ستاره» درحالی که وحشتزده جیغ میکشید، آن را از روی زمین برداشت. هرچه از او خواستم تا چاقو را به من بازگرداند، توجهی نکرد و مدام فریاد میزد! در این هنگام بود که گوشه پذیرایی نشستم و تیغ موکت بری را از درون جیبم خارج کردم. وی در پاسخ به سوال قاضی «محمود عارفیراد» که پرسید تیغ موکتبری را چرا با خودت حمل می کردی؟ نیز گفت: همان طور که گفتم شغل من لحاف دوزی است و تیغ موکت بری را به عنوان لوازم و ابزار کار استفاده میکنم به همین دلیل همواره یک تیغ با خودم حمل می کنم!
وی سپس در ادامه تشریح این جنایت تکاندهنده، اضافه کرد: با تیغ موکتبری دو خراش در دو طرف گردن و مچ دست چپم ایجاد کردم تا خودکشی کنم ولی فایدهای نداشت. تا این که همسایگان متوجه ماجرا شدند و با شکستن در واحد آپارتمانی وارد پذیرایی شدند. من هم از این فرصت استفاده کردم و از آنجا گریختم اما فکر خودکشی رهایم نمیکرد دیگر خسته شده بودم و قصد داشتم خودم را نیز نابود کنم! به این دلیل، از بولوار مجیدیه به سمت میدان بار سپاد رفتم و در جستوجوی موادی بودم که بتوانم با مصرف آنها خودکشی کنم. ابتدا به یک فروشگاه عطاری رفتم و مقداری مرگ موش و قرص به بهانه از بین بردن «سگ» خریدم. بعد از آن از یک فرد معتاد درباره تهیه تریاک و شیشه (مواد مخدر صنعتی) سوال کردم و در منطقه اسماعیلآباد از فردی مقدار ۱۲ و نیم گرم تریاک خریدم.
وی ادامه داد: این گونه بود که تریاک ها را به همراه مرگ موش خوردم و سپس به طرف منزل پسرخالهام حرکت کردم تا با او درد دل کنم. اما زمانی که مشغول گفتوگو با پسر خالهام بودم ناگهان حالم وخیم شد و دیگر چیزی نفهمیدم تا این که روی تخت بیمارستان به هوش آمدم و متوجه شدم که پسرخالهام مرا با خودرو به مرکز درمانی رسانده است و...
متهم به قتل «ستاره» در پایان اعترافاتش گفت: نمیدانم چه حادثهای در زندگیام رخ داد که دیگر همسرم مرا نمیخواست و توجهی به من نداشت تا جایی که روابط عاطفی ما هر روز بیشتر به سردی گرایید و من واکنش مناسبی از همسرم نمیدیدم تا این که بالاخره موضوع به تقاضای طلاق انجامید و این حادثه تلخ در حالی رخ داد که من قصد کشتن همسرم را نداشتم و اکنون نیز بسیار پشیمانم!
کد خبر 714226 منبع: خراسان برچسبها قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: قتل قاتل حوادث ایران تیغ موکت بری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۴۳۰۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری قاتل مست دو زن در عروسی
جمعه گذشته در روستای الله آباد شهرستان عنبرآباد در استان کرمان مراسم جشن عروسی برپا بود و بسیاری از مردم روستا در این مراسم شرکت کرده بودند.
داماد جوانی اهل کرمان و عروس اهل بندرعباس بود و از آنجا که پدر داماد در روستای الله آباد زندگی میکرد، مراسم عروسی نیز در همان روستا برگزار شده بود. علاوه بر اقوام داماد و اهالی روستا، بستگان عروس نیز از بندرعباس راهی الله آباد شده بودند تا شروع زندگی زوج جوان را جشن بگیرند.
از صبح جمعه هر دو خانواده در تکاپوی برگزاری مراسم بودند. بعد از اینکه خطبه عقد عروس و داماد خوانده شد، نوبت به جشن و پایکوبی رسید. همه چیز خوب پیش میرفت و همه خوشحال در انتظار ورود عروس و داماد به داخل سالن بودند که ناگهان حادثه هولناکی رخ داد.
تیراندازی مرگباروقتی عروس و داماد به مجلس رسیدند، همه شروع کردند به رقصیدن و شادی کردن، در بین میهمانان ۳ نفر از دوستان دوران سربازی داماد نیز بحضور داشتند که از بندرعباس خود را به مراسم رسانده بودند.
منصور بهمنی دهیار روستای الله آباد عنبرآباد در گفتگو با همشهری میگوید: یکی از دوستان داماد با خود کلت کمری آورده بود تا مطابق رسم غلطی که در بعضی از عروسیها وجود دارد، با آن تیراندازی کند. او شروع به رقصیدن کرد، اما چون مشروبات الکی مصرف کرده بود، حالت عادی نداشت و در همان حال ناگهان سلاحش را به دست گرفت و شروع به تیراندازی کرد.
او ادامه میدهد:، چون حال پسر جوان خوب نبود، نمیدانست که سر اسلحه را به کدام سو گرفته است. او چند گلوله شلیک کرد و ناگهان خواهر داماد در اثر اصابت گلوله به سرش نقش زمین شد.
وقتی این اتفاق افتاد، ضارب که همچنان در حال رقص بود، از سر و صدای موزیک متوجه کارش نشد و باز هم شلیک کرد که این بار خاله عروس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و گلوله به شکمش خورد و بر زمین افتاد.
بهمنی میافزاید: با جیغ و فریاد میهمانان همه متوجه این حادثه و گلوله خوردن این دختر جوان شدند. پس از آن بود که همهمه به پا شد و عروسی با شیون مهمانان و خانواده عروس و داماد به عزا تبدیل شد.
شب زیبایی که عروس و داماد انتظارش را داشتند یکباره به شب عزای دو دختر جوان تبدیل شد. خانوادهها همه تلاش خود را کردند تا دو دختر را به بیمارستان برسانند، اما کار از کار گذشته بود و هر دو جان خود را از دست داده بودند. از سوی دیگر ضارب وقتی متوجه شد چه حادثهای رخ داده است، به همراه یکی از دوستانش فرار کرد و به بندرعباس گریخت. دهیار الله آباد ادامه میدهد: دوست سوم که راننده بود، توسط پلیس دستگیر شد. ماموران پلیس با حضور در محل حادثه تحقیقات خود را آغاز کردند.
پلیس وقتی متوجه شد که ضارب فرار کرده است، در تحقیقاتی که انجام داد، رد ضارب را در بندرعباس شناسایی کرد.
بهمنی اضافه میکند: یکشنبه که به اداره آگاهی رفته بودم، متوجه شدم که پلیس بندرعباس رد ضارب را گرفته و برای دستگیریاش راهی محل اختفای او شده، اما وی مقاومت کرده و درگیری به وجود آمده است. در این درگیری ضارب تیر خورده و دستگیر و راهی بیمارستان شده است تا بعد از معالجه به مراجعه قضایی تحویل داده شود.
رسمی که کشتههای زیادی داده استپس از جمعه غمانگیز روستای اللهآباد، خواهر داماد صبح یکشنبه به خاک سپرده شد و پیکر خاله عروس نیز برای دفن به بندرعباس انتقال یافت.
به گفته دهیار روستای اللهآباد، رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی تا کنون باعث مرگ افراد زیادی شده است. این رسم در مناطق جنوبی کرمان وجود دارد و هر سال باعث مرگ افراد زیادی میشود.
وی میگوید: باید با کسانی که در مراسم ختم و عروسی اقدام به تیراندازی میکنند، برخورد شدید شود تا دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
تیراندازیهای مرگبار در یک سال گذشتهرسم غلط تیراندازی در مراسم عزا و عروسی در سالهای اخیر قربانیان زیادی به جا گذاشته است. این در حالی است که در همه این سالها پلیس، دستگاه قضایی و رسانهها درباره این رسم غلط و تبعات آن بارها هشدار دادهاند. مهمترین حوادث اینچنینی را با هم مرور میکنیم.
مرگ جوان ۲۷ سالهدر یکی از روستاهای بروجرد رسم غلط تیراندازی در عروسی حادثه مرگباری آفرید. این حادثه ۳ خرداد سال گذشته رخ داد. وقتی مهمانان در حال جشن و پایکوبی بودند، دو نفر که وظیفه تیراندازی در عروسی را برای احترام به مهمانان بر عهده داشتند، با شلیک گلوله باعث مرگ یک جوان ۲۷ ساله شدند و خاطرهای هولناک برای عروس و داماد باقی گذاشتند.
کشته شدن دامادیکی از دردناکترین حوادث رسم تیراندازی در یکی از روستاهای کهگیلوهه و بویر احمد اتفاق افتاد. ۳۱ تیر سال گذشته، وقتی عروس و داماد دست در دست هم پیشاپیش خانواده و مهمانان وارد حیاط خانه پدر داماد شدند، یکی از مهمانان تفنگ به دست برای خوشامدگویی به مهمانان شروع به تیراندازی کرد که ناگهان یکی از گلولهها بر قلب داماد اثابت کرد و باعث جان باختن او شد و خانوادهاش را داغدار کرد.
برادرعروس کشته شدپنجشنبه شب ۲۱دی ۱۴۰۲، در روستای سرآسیاب شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد شلیک گلوله توسط یکی از مهمانان که در حین رقص و پایکوبی تیراندازی میکرد، باعث مرگ برادر عروس شد. این مرد ۴۲ ساله بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست و عروس در شب عروسیاش برای همیشه عزادار برادرش شد.
۱۳ مجروح در عروسی
شامگاه ۲۸ اسفند سال گذشته در شهر ایذه، وقتی عروس و داماد وارد تالار عروسی شدند، یکی از مهمانان با اسلحه شکاری خود، شروع به تیراندازی کرد و با این کار ۱۳ نفر از مهمانان به شدت زخمی و روانه بیمارستان شدند، این اقدام باعث برهم خوردن عروسی شد و شبی که قرار بود برای حاضران و عروس و داماد به شادی ختم شود، با شیون و زاری پایان یافت.
کودک ۹ ساله جان باخت۸ اسفند سال گذشته نیز سنت تیراندازی جان یک کودک را گرفت. کودک ۹ ساله اهل روستای چاهدروا شهرستان مُهر در استان فارس، در اثر تیراندازی در عروسی به شدت مجروح شد. او را به بیمارستانی در لامرد برای معالجعه منتقل کردند، اما چون شدت جراحات زیاد بود، کادر پزشکی درخواست کردند که با اورژانس هوایی به شیراز منتقل شود، اما قبل از رسیدن اورژانس، کودک جان خود را از دست داد.
مرگ در تالار عروسی۷ فروردین امسال، یکی از تالارهای شهرستان گتوند در خوزستان میزبان عروسی و مراسم جشن و پایکوبی بود. با ورود عروس و داماد به داخل محوطه بیرونی تالار، یکی از بستگان برای خوشآمد گویی به عروس و داماد در میان حضار، خانواده و بستگان شروع به تیراندازی کرد. صدای تیراندازی شور و شادی مهمانان را چندبرابر کرد، اما غافل از اینکه یک جوان ۳۲ ساله در این بین بر اثر شلیک گلوله بر زمین افتاده است. تیراندازی در شلوغی و همهمه مهمانان ادامه داشت تا اینکه جیغ و فریاد باعث شد تا مهمانان متوجه تیرخوردن مرد جوان شوند.
بدین ترتیب شیون و زاری جای خود را به پایکوبی و شادی داد. آن جوان در همان لحظه جان خود را از دست داد و عروسی شروع نشده پایان یافت و تبدیل به عزا شد.
۱۸ شهریور سال گذشته، وقتی شاعران معروف خوزستانی در یک مراسم ختم در بندر امام خمینی گرد هم آمدند، یکی از حاضران در این مراسم بر اثر رسم غلط تیراندازی، شروع به شلیک تیرکرد که ناگهان چند تیر به سوی حضار شلیک شد و حیدر حیدری شاعر عرب خوزستانی اهل رامشیر بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد و همچنین علی مجدم، شاعر عرب اهل آبادان بر اثر اصابت تیر مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
منبع: همشهری آنلاین
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟